تاریخ : پنج شنبه 92/10/5 | 10:31 عصر | نویسنده : دخترک تنها
سلام ای چشم بارانی پناهم می دهی امشب ؟
سوالم را که می دانی پناهم می دهی امشب ؟
منم آن آشنای سالیان گریه و لبخندو
امشب رو به ویرانی ، پناهم می دهی امشب ؟.
.میان آب و گل رقصان ، میان خار و گل خندان
در آن آغوش نورانی ، پناهم می دهی امشب ؟.
دل و دین در کف یغما و من تنها و من تنها…
در این هنگام رو حانی ، پناهم می دهی امشب ؟
به ظلمت رهسپار نور و از میراث هستی دور
در آن اسرار پنهانی ، پناهم می دهی امشب ؟.
رها از همت بودن ، رها از بال و پر سودن
رها از حد انسانی ، پناهم می دهی امشب ؟ .
نگاهت آشنا با دل ، کلامت گرمی محفل
تو از چشمم چه می خوانی ؟ پناهم می دهی امشب ؟?
.: Weblog Themes By Pichak :.